شنبه، بهمن ۱۲، ۱۳۸۷

مربی خارجی یا مدیر خارجی؟

حدوداً پنج ماه پیش مقایسه‌ای بین وب‌سایت فدراسیون فوتبال ایران و وب‌سایت لیگ برتر انگلیس انجام دادم که البته موافقان و مخالفان زیادی در پی داشت. باید اذعان کنم که در این پنج ماه، وب‌سایت فدراسیون فوتبال ایران تغییرات مثبت بسیاری داشته و حالا خیلی از اطلاعاتی که باید در یک چنین وب‌سایتی وجود داشته باشد، وجود دارد و این یک حرکت مثبت از سوی فدراسیون فوتبال است.
اما اختلاف نظرهای اخیر مسؤولان سازمان لیگ برتر ایران و مربیان تیم‌های فوتبال لیگ برتر ایران (به خصوص امیر قلعه‌نوعی) در مورد فشردگی بازی‌ها، توجه مرا به این نکته جلب کرد که واقعاً نحوه توزیع بازی‌های لیگ برتر ایران در طول فصل چگونه بوده است؟
علاوه بر این، یکی دیگر از اعتراض‌‌ها در مورد برنامه‌ریزی بازی‌ها است. مسؤولان باشگاه پرسپولیس معتقدند که دیدارهای خانگی پرسپولیس به طرز محسوسی در روزهای جمعه و تعطیل قرار داده نمی‌شود!
با این مقدمه به بررسی دو مورد مذکور می‌پردازم.
آیا واقعاً عدم برگزاری بازی‌های پرسپولیس در روز جمعه و یا روزهای تعطیل با هدف خاصی صورت می‌گیرد؟
در حالی که بر اساس قانون فیفا در مورد دیدارهای رفت و برگشت در لیگ، همه تیم‌ها باید نیمی از دیدارهایشان را در خانه برگزار کنند و مابقی را خارج از خانه، دو تیم استقلال تهران و پرسپولیس در طول یک فصل (34 بازی) 20 بار در خانه خود به میدان می‌روند! 17 دیدار خانگی، دیدار مابین پرسپولیس و استقلال و دو دیدار مقابل راه آهن و سایپا. با این تفاسیر عدم رعایت قانون تا اینجا به نفع دو تیم تحت حمایت مالی سازمان تربیت بدنی است!
اما در فصل جاری بین همین دو تیم هم، این امتیاز غیر قانونی به طور یکسان توزیع نشده است.
به نمودارهای زیر توجه کنید.
نمودار 1


نمودار 2
از مجموع 20 بازی خانگی (!) برای هر یک از دو تیم پرسپولیس و استقلال، تاکنون 16 بازی برگزار شده است، زمان چهار بازی دیگر مشخص شده و تنها زمان یک بازی برای هر دو تیم هنوز از سوی سازمان لیگ برتر اعلام نشده است. بنابراین زمان برگزاری 19 بازی از 20 بازی خانگی دو تیم استقلال و پرسپولیس قابل بررسی است.
این بررسی نشان می‌دهد که استقلال تهران تاکنون هفت دیدار خود را در روز جمعه و دو دیدار را هم در ایام تعطیل (27 مرداد 1387 – روز ولادت امام دوازدهم و اول فروردین 1388) برگزار کرده و یا خواهد کرد. به عبارت دیگر استقلال تهران بیش از 47 درصد دیدارهای خانگی‌اش در روزهای تعطیل برنامه‌ریزی شده که می‌تواند منجر به درآمدزایی بیشتر در اثر فروش بلیط و کسب نتیجه بهتر در اثر تعداد تماشاگر بیشتر شود.
از سوی دیگر، پرسپولیس از مجموع 19 دیدار خانگی قابل بررسی‌اش، 15 دیدار خود را در روزی به غیر از یک روز تعطیل برگزار کرده و یا خواهد کرد. در برنامه‌ریزی سازمان لیگ، پرسپولیس 3 دیدار در روز جمعه و یک دیدار در روز سه‌شنبه 19 آذر (عید قربان) داشته و یا خواهد داشت.
بنابراین بار دیگر این سوال در ذهن من تداعی می‌شود که آیا واقعاً هدفی پشت پرده این اختلاف هست؟
و اما با انجام این بررسی، یک نکته دیگر توجه مرا جلب کرد. سوال این است:
پراکندگی بازی‌های لیگ برتر ایران، در طول سال (سال فوتبالی) و در ایام هفته چگونه است؟
تعداد بازی‌های انجام شده در هر ماه از مرداد 1387 (August 2008)، که بازی‌های هشتمین دوره لیگ برتر شروع شده، تا پایان هفته سی و دوم لیگ برتر (11 فروردین 1388) که برنامه آن توسط سازمان لیگ اعلام شده است، در نمودار 3 با رنگ سبز، نشان داده شده است. در این نمودار آمار مشابهی در مورد لیگ برتر انگلیس هم ارائه شده است.
همانطور که در نمودار 3 به رنگ سرمه‌ای مشاهده می‌شود، لیگ برتر انگلیس در دو مقطع زمانی دچار یک افت در تعداد بازی‌های لیگ می‌شود. یکی در در اوایل فصل و دیگری در ماه‌های بهمن و اسفند. البته این افت‌ها دلیل دارند و آن هم برگزاری بازی‌های جام یوفا، لیگ قهرمانان اروپا و بازی‌های مقدماتی جام جهانی است. اما ذکر این نکته ضروری است که 9 تیم انگلیسی در مسابقات مختلف اروپایی شرکت دارند. چهار تیم حاضر در لیگ قهرمانان اروپا هر کدام بین شش تا 15 دیدار در طول فصل برگزار می‌کند. پنج تیم حاضر در جام یوفا هم بین پنج تا 18 دیدار در طول یک فصل برگزار می‌کنند. تیم ملی انگلیس هم در طول برگزاری لیگ برتر، هفت بار باید برای مسابقات مقدماتی جام جهانی به میدان برود و سه بازی دوستانه هم برگزار کند. علاوه بر این مسابقات FA Cup و جام حذفی انگلیس هم که هر کدام هشت مرحله دارند، برگزار می‌شود.
نمودار 3
حالا اگر دوباره به نمودار 3 نگاه کنیم و در نظر بگیریم که تیم ایران در طول برگزاری رقابت‌های لیگ برتر، پنج بازی مقدماتی جام جهانی، دو بازی مقدماتی جام ملت‌های آسیا و دو بازی دوستانه داشته و یا خواهد داشت، تعداد بازی‌های ملی ایران و انگلیس در طول فصل تقریباً برابر خواهد بود. اما نکته اینجاست که تمامی ده دیدار برنامه‌ریزی شده تیم ملی انگیس در روز دیدارهای رسمی فیفا و یا روز دیدارهای دوستانه فیفا قرار دارد. اما این قضیه در مورد ایران کمی متفاوت است. فدراسیون فوتبال ایران در حد فاصل مرداد ماه تا اردیبهشت، چهار روز از نه روز نامگذاری شده توسط فیفا برای دیدارهای ملی را از دست داده است. هر دو دیدار دوستانه ایران در روزی خارج از روزهای تقویم فیفا برگزار شده است. قانون فیفا در این مورد صریح و روشن است: اگر دیداری در سطح ملی، در خارج از روزهای تعیین شده توسط فیفا برگزار شود، دیدارهای باشگاهی اولویت خواهند داشت و باشگاه‌ها مختار هستند که بازیکنان خود را به تیم ملی ندهند. مسأله وقتی خنده‌دارتر می‌شود که بدانیم هر دو دیدار ایران از سری رقابت‌های مقدماتی جام ملت‌های آسیا هم در روزی غیر روز فیفا برگزار شده است. در واقع مشکل برنامه‌ریزی فوتبال فقط به داخل ایران بر نمی‌گردد، بلکه کنفدراسیون فوتبال آسیا هم در مقاطعی برای خودش ساز مخالف می‌زند!
به هر حال، افت ابتدای فصل در تعداد بازی‌ها، به دلیل بازی تیم ملی ایران با عربستان بوده است. دیداری که در روز دیدارهای رسمی فیفا شده است و طبق قانون، باشگاه‌ها موظف بوده‌اند بازیکنان را پنج روز (پنج روز، شامل روز بازی هم می‌شود) به تیم ملی تحویل بدهند. اما به جای پنج روز، 13 روز قبل از بازی با عربستان، بازی‌های لیگ متوقف شد و تا پنج روز پس از آن هم متوقف باقی ماند! این موضوع در ماه مهر و برای بازی مقابل کره‌شمالی هم تکرار شد، اما خوشبختانه تعطیلی این مطقع از 18 روز به 9 روز کاهش یافت. بار دیگر در ماه آبان و برای دیدار مقابل امارات، لیگ به مدت 14 روز تعطیل شد. این بار دیدار ایران با امارات حتی در روز دیدارهای رسمی فیفا هم نبود، بلکه در روز دیدارهای دوستانه فیفا بود که طبق قانون، باشگاه‌ها حق دارند بازیکنان را تا 48 ساعت پیش از شروع بازی در باشگاه نگه دارند.
در واقع یکی از دلایل برگزاری نامنظم بازی‌های لیگ، اردوهای نامتعارف تیم ملی بوده است که معتقدم مقصر آن سرمربی کنونی تیم ملی نیست، ولی سرمربی تیم ملی، می‌تواند پایان بخش این بدعت نادرست باشد.
برای این که قیاس برنامه‌ریزی لیگ ایران با لیگ انگلیس، قیاس مع الفارغ نباشد، بد نیست به یازی‌های جام حذفی ایران و بازی‌های باشگاهی در سطح آسیا هم اشاره‌ای داشته باشم. در جام حذفی ایران، تیم‌ها بین یک تا پنج دیدار برگزار می‌کنند، که بسیار کمتر از حد استاندارد است. بازی‌های باشگاهی در سطح آسیا هم محدود است به شش بازی برای چهار تیم، در دور مقدماتی، که از اواخر اسفند (20 اسفند) شروع می‌شود و تا 30 اردیبهشت ادامه خواهد داشت. پس از آن بسته به موفقیت تیم‌ها، ممکن است تعداد بازی‌ها به 11 دیدار هم برسد، که البته در فصل آیندهء لیگ برتر قرار خواهد داشت.
در نهایت نباید از یاد ببریم که لیگ برتر انگلیس 38 هفته دارد و در هر هفته ده بازی برگزار می‌شود، اما لیگ برتر ایران 34 هفته دارد و در هر هفته 9 بازی برگزار می‌شود. به عبارت دیگر لیگ برتر ایران 74 بازی کمتر از لیگ برتر انگلیس دارد.
تمام این موارد، ذهن مرا به این سوال می‌کشاند که آیا بهتر نیست به جای استخدام مربی خارجی، مدیران و برنامه‌ریزان خارجی را به استخدام فدراسیون فوتبال در بیاوریم؟
فارغ از مسأله پراکندگی بازی‌ها در هر ماه، این مسأله که بازی‌ها در چه روزی از روزهای هفته هم برگزار می‌شوند، می‌تواند تأثیر به سزایی در درآمدزایی فدراسیون، سازمان لیگ و باشگاه‌ها داشته باشد.
نمودار 4 تعداد بازی‌های برگزار شده در روزهای میان هفته و یا آخر هفته و ایام تعطیل را برای لیگ ایران و انگلیس، نشان می‌دهد. توجه داشته باشید که تعداد آخر هفته‌ها در طول هر دو لیگ 41 آخر هفته است و در این نمودار، روز پنجشنبه و جمعه در ایران و شنبه و یک‌شنبه در انگلیس، به عنوان آخر هفته منظور شده است. مورد دیگر سایر تعطیلات است که در طول برگزاری لیگ برترانگلیس 2 روز تعطیلی وجود دارد و در طول برگزاری لیگ برتر ایران، 21 روز. با توجه به این که تعداد دیدارها در این دو لیگ متفاوت است، بهتر است به جای مقایسه تعداد بازی‌ها در ایام هفته، درصد بازی‌ها مورد بررسی قرار بگیرد.
نمودار 4
نمودار 5 بیانگر درصد بازی‌های انجام شده در روزهای میان هفته و یا آخر هفته است و همانطور که نشان داده شده است، 85 درصد بازی‌های لیگ برتر انگلیس، آخر هفته برگزار شده است در حالی که این آمار برای لیگ برتر ایران تنها 46 درصد است. نکته جالب‌تر این است که آن 15 درصد دیدارهای برگزار شده در روزهای میان هفته مربوط به لیگ برتر انگلیس، بدون استثنا یا 19:45 آغاز می‌شود و یا 20:00! اما در لیگ برتر ایران، بازی‌های میان هفته، که تعدادشان از بازی‌های آخر هفته بیشتر هم هست، عموماً در ساعات میانی روز برگزار شده‌اند، به جز در ماه رمضان که آن هم دلیلش واضح است.

نمودار 5

به این ترتیب، فدراسیون فوتبال، سازمان لیگ برتر و باشگاه‌های لیگ برتر، همگی از عدم برگزاری بازی‌ها در روزهای پایانی هفته متحمل هزینه پنهانی می‌شوند که هزینه چندان کوچکی هم به شمار نمی آید.
در نهایت بار دیگر به این نکته اشاره می‌کنم که به نظر می‌رسد، آنچه بیش از مربیان خارجی برای فوتبال ایران (بخوانید ورزش) واجب است، حضور مدیران و برنامه‌ریزان خارجی است. البته نه برای ماندگار بودن در سیستم فوتبال ایران، بلکه برای تعلیم مدیران ورزشی ایرانی و ماندگار کردن نظم و انضباط اروپایی در سطوح مدیریتی فوتبال ایران.


هیچ نظری موجود نیست: