پنجشنبه، آبان ۳۰، ۱۳۸۷

وقتی که یک کهنه‌کار جور جوانان تیم ملی را می‌کشد!


اول؛ پرویز دهداری
ورزشی نوشتن این هفته رو با یاد مرحوم پرویز دهداری شروع می‌کنم که امروز 16 سال از مرگش می‌گذرد و نسل فوتبالیست‌هایی که او به ایران هدیه کرد، حالا مربی شده‌اند. بازیکنانی چون احمدرضا عابدزاده، جواد زرینچه، فرشاد پیوس، مجید نامجو مطلق و البته شادروان سیروس قایقران.
دوم؛ تیم ملی
بامداد پنجشنبه به وقت بریزبن، تیم ملی فوتبال ایران سومین دیدارش را در راه صعود به جام جهانی در دوبی و مقابل امارات انجام داد. در این دیدار که انصافاً امارات تیم برتر میدان بود، تیم ایران توانست با گل دیر هنگام کریم باقری به یک امتیاز این دیدار برسد. باقری اولین بازی رسمی‌اش را برای ایران پس از 7 سال انجام می‌داد و این گل بهترین اتفاق ممکن برای بازگشت او به حساب می‌آمد. کریم با این گل جور جوانان تیم ملی را کشید.
در این دیدار کعبی حاشیه زیادی داشت. شکستن پرچم کرنر، تف انداختن به سمت نیمکت امارات و متعاقب آن درگیری او با اسماعیل مطر که منجر به دخالت پلیس شد. این حرکت احمقانه کعبی باعث شد تا علی دایی هم برای دفاع از او با پلیس امارات برخورد لفظی داشته باشد. از دیگر حاشیه‌های این دیدار، کتک خوردن هواداران ایران پس از گل باقری بود. پلیس که ظاهراً از نتیجه بازی راضی نبود، شادی هواداران ایران را کتک زدن کنترل کرد!
سوای مسائل حاشیه‌ای تیم ملی، محرومیت نیکبخت از دیدارهای ملی جای بحث فراوان دارد. تیم ایران از زمان خداحافظی دایی (و حتی پیش از آن)، مشکل گلزنی داشته. اما علی دایی از بین بهترین گلزنان لیگ برتر تنها نیکبخت را دعوت کرده بود که نیکبخت هم در یک حرکت کاملاً غیر حرفه‌ای تیم ملی را پیچوند تا کمیته انضباطی یکی از سنگین‌ترین محرومیت‌های ممکن را برای او در نظر بگیرد. محرومیت دو ساله از همراهی تیم ملی، پرداخت 10 میلیون تومان و بازگرداندن تمام هدایای دریافتی از فدراسیون! این در حالی است که به جز نیکبخت که دعوت شده بود و محروم شد، گلزنان دیگری چون آرش برهانی، فریدون فضلی و فرید عابدی که در حال حاضر به همراه نیکبخت صدرنشین جدول گلزنان لیگ برتر هستند، اصلاً به تیم ملی دعوت نشدند!
با تمام این موارد و با این که از شخصیت علی دایی و نحوه برخوردش با دیگران خوشم نمی‌آید، معتقدم او در هدایت تیم ملی نیز مانند دوران مربیگری در سایپا، دوران بازیگری و تجارت کنونی‌اش موفق خواهد بود.





به هر حال با این نتیجه تیم ایران در جایگاه دوم گروه پس از کره‌جنوبی ایستاد. کره دیشب در دیداری حساس توانست عربستان را در ریاض با دو گل شکست دهد. در حال حاضر خیلی زود است که راجع به صعود عدم صعود تیم‌ها بتوان صحبت کرد، چرا که تنها 8 دیدار از 20 دیدار این گروه برگزار شده است. اما با توجه به نوع بازی تیم‌ها در گروه "ب" شاید بتوان با قاطعیت از صعود کره‌جنوبی صحبت کرد!



در گروه آ نیز استرالیا در دیداری سنگین با گل دقیقه 93 برشیانو مهاجم خوش تکنیکش به سومین برد پیاپی‌اش رسید تا به تنهایی در صدر جدول قرار بگیرد. ژآپن هم با برد 3 بر صفر در دوجه مقابل قطر، در جایگاه دوم ایستاد. صحبت کردن درباره این گروه به مراتب ساده‌تر از گروه "ب" است. از این گروه به احتمال فراوان استرالیا و ژاپن مستقیماً به جام جهانی 2010 آفریقای جنوبی صعود می‌کنند و سه تیم دیگر رقابت سختی برای کسب رتبه سوم در گروه و رقابت با تیم سوم گروه "ب" خواهند داشت.
در ادامه این رقابت‌ها، روز 23 بهمن 1387، ایران در دیداری بسیار حساس میزبان کره‌جنوبی خواهد بود و کره‌شمالی پذیرای عربستان زخمی خواهد بود. در گروه آ هم ژاپن میزبان استرالیاست و ازبکستان میزبان بحرین.



سوم؛ لیگ برتر
چرخ سفت لیگ برتر بار دیگر از روز جمعه به حرکت در خواهد آمد.


روز جمعه اول آذر هفت دیدار همزمان از ساعت 14:15 برگزار می‌شود که یکی از آن‌ها دیدار عقب افتاده سایپا با برق در کرج از هفته هفتم است و بقیه از هفته پانزدهم. سایپا که پس از رفتن پیر لیت‌بارسکی بهتر نتیجه می‌گیرد، می‌خواهد سومین برد پیاپی‌اش را مقابل تیم جوان برق به دست بیاورد. سایپا در صورت پیروزی در این دیدار می‌تواند یک پله دیگر نیز صعود کند و در رده یازدهم جای بگیرد. از سوی دیگر برق در 6 بازی اخیرش، 3 تساوی و 3 باخت داشته و به همین دلیل از صدر جدول تا رده هشتم سقوط کرده است! شرایط موجود کفه ترازو را بیشتر به سمت سایپا سنگین می‌کند تا برق!
اما در بازی‌های هفته پانزدهم، راه آهن میزبان پیام بحران زده خواهد بود. محمود یاوری که در این تعطیلی دو هفته‌ای فرصت مناسبی داشته تا اندیشه‌هایش را در تیم جاری کند، بهترین قرعه ممکن نیز را برای این هفته دارد. چرا که پیام پس از تغییر و تحول در مدیریت و کادر فنی، با جیبی خالی باید به تهران بیاید. پیام آنقدر بی پول است که از فدراسیون فوتبال درخواست کرده بود تا بازی‌اش با راه آهن عقب بیفتد، آن هم به خاطر نداشتن پول کافی برای فرستادن تیم به تهران!
صبا هم در قم میزبان همسایه‌اش در جدول، پاس خواهد بود. هر دو تیم فصل پرنوسانی را سپری کرده‌اند و بعید می‌دانم که تا پایان فصل هم تغییر چندانی در روند نتیجه گیری‌هایشان ایجاد شود.
استقلال اهواز در دیداری نفس‌گیر میزبان سپاهان خواهد بود. سپاهان که به تازگی چرخابی را به عنوان سرمربی به خدمت گرفته و علاوه بر او، محرم نوید کیا را پاس یک مصدومیت طولانی دوباره در تیم می‌بیند، روحیه مساعدی دارد تا به روند رو به رشد هفته‌های اخیرش ادامه دهد. از سوی دیگر استقلال اهواز که با اکبر میثاقیان خوب گل می‌خورد، باید برای خط حمله زهردار سپاهان فکری کند، وگرنه باز هم دروازه‌اش را در این دیدار خانگی باز شده خواهد دید.
مقاومت در شیراز میزبان ملوان است و بسیار خوش شانس که شاگردان احمدزاده 5 بازیکن مصدوم دارند و احتمالاً بازنده این دیدار خواهند بود. شاگردان غلامحسین پیروانی خوب می‌دانند که پیروزی در این دیدار می‌تواند آن‌ها را به بالای جدول برساند.
داماش در رشت و با سرمربی خوش‌نام و معروف اما بی‌تجربه‌اش در لیگ برتر به مصاف مس خواهد رفت. حسین عبدی بازیکن سال‌های نه چندان دور پرسپولیس که مدتی در امارات سرمربی تیم نیمه حرفه‌ای بوده است، پس از روی کار آمدن عابدینی در داماش به یکباره به عنوان سرمربی این تیم رشتی منصوب شد تا شاید منجی قعرنشین کنونی لیگ باشد! عبدی خیلی خوش شانس نیست که در اولین دیدارش باید به مصاف مس، تیم پنجم جدول برود. اما شاید خیلی هم بد شانس نباشد وقتی بدانیم که مس در هفته‌های اخیر از طراوت اوایل فصل برخوردار نیست.
روز جمعه و از ساعت 15:00 استقلال تیم روپای این روزهای لیگ، باید به مصاف فولاد دیگر تیم آماده هفته‌های اخیر برود. هر چند که مصدومیت جباری تأثیر منفی روی بازی آبی‌پوشان تهرانی خواهد داشت، اما درایت قلعه‌نوعی و بازیکنان خوب استقلال روی نیمکت، می‌توانند این خلاء را پر کنند.
روز شنبه نیز از ساعت 14:15 پیکان صدرنشین لیگ، میزبان پرسپولیس خواهد بود.حساس‌ترین دیدار هفته که قطعاً تحت شعاع قهر قطبی از پرسپولیس خواهد بود. پرسپولیس این هفته سرمربی جدیدی دارد به نام افشین پیروانی! قطبی پس از مدت‌ها ادا در آوردن، پرسپولیس را ترک کرد تا نشان دهد که به قول خودش اصلاً بین‌المللی نیست! او که با دریافت 70درصد قراردادش قول همراهی تیم با پایان فصل را داده بود، ناگهان بارش را بست و رفت! هر چند که احتمال بازگشت او هنوز هم وجود دارد، اما بعید می‌دانم که روز شنبه او را روی نیمکت پرسپولیس ببینیم! باید اقرار کنم که من یکی از طرفداران داریوش مصطفوی بوده‌ام، اما از زمانی که او به پرسپولیس آمده، کلاه‌های گشادی سر این تیم رفته است که نمونه‌های اخیرش، آمدن و رفتن مارکو و دی‌کارمو، از دست دادن الونگ و قطبی و قرارداد بستن با رضایی بدون تیم بوده است! به هر حال پیکان هم می‌تواند خوشحال باشد که با تیم از هم گسیخته پرسپولیس بازی می‌کند و هم می‌تواند ناراحت باشد! چرا که گاهی اوقات این نوع شک وارد کردن‌ها تیم را زیر و رو می‌کند!

هیچ نظری موجود نیست: