در روزهایی که نمایندگان اصفهان با خیال راحت در بالای جدول لیگ برتر جا خوش کردهاند، مسؤولان باشگاه پرسپولیس در اقدامی عجیب، کرانچار را برکنار کردند و علی دایی را به عنوان سرمربی این تیم انتخاب کردند. پرسپولیس که در حال حاضر با 33 امتیاز و 7 امتیاز اختلاف نسبت به ذوبآهن، در رده سوم جدول ردهبندی قرار دارد، کار بسیار سختی برای کسب مقام قهرمانی و حتی نایب قهرمانی لیگ نهم دارد. اما به اعتقاد من، حبیب کاشانی برای قضاوت در مورد عملکرد کرانچار باید کمی بیشتر صبر میکرد. کرانچار از معدود مربیان صاحب سبکی بود که به فوتبال ما آمده بود و مطمئناً در آیندهای نزدیک میتوانستیم شاهد تأثیرات او در روند تیمی پرسپولیس باشیم. اما به هر حال فوتبال ما کرانچار را درست مثل تومیسلاو ایویچ با تصمیمی عجولانه و غیر کارشناسی از دست داد. حالا در این سوی میدان، علی دایی است که باید تیم نسبتاً آماده پرسپولیس را هدایت کند. دایی که همواره چه در زندگی حرفهای و چه در زندگی تجاریاش نشان داده به حداقلها قانع نیست، میتواند از این ویژگی خود در بالا بردن انگیزه بازیکنان پرسپولیس استفاده کند و روح جنگندگی را به تیم جوان پرسپولیس تزریق کند. البته دایی که در شعور فوتبالی او هیچ شکی نیست، ایراد بزرگی به نام حاشیه دارد که اگر حاشیههای او با حاشیههای بی شمار موجود در پرسپولیس گره بخورد، شرایط نابسامانی در انتظار او و پرسپولیس خواهد بود.
علی دایی در همان آغاز راهش با برکنار کردن عابدزاده و انتخاب محمد علی یحیوی که سابقه بازی کردن در استقلال را دارد، دشمنان زیادی برای خودش ساخت. البته انتخاب دستیار از اختیارات هر سرمربی است و اعتراضهای عابدزاده، نشان از آماتور بودن او دارد. اما عابدزاده برای خیلیها از جمله بنده، یک اسطوره است و تا ابد در قلب این عده جای خواهد داشت. اما این دلیل نمیشود که حق مسلم دایی در انتخاب همکارانش را نادیده بگیریم. نکته اینجاست که اگر پرسپولیس در دیدار مقابل استقلال (14 بهمن 1388) با اشتباه دروازهبانش شکست بخورد، همه به علی دایی به دلیل انتخاب مربی دروازهبان استقلالی برای پرسپولیس، خرده خواهند گرفت.
با تمام این تفاسیر، معتقدم تنها سد مقابل دایی، سد حاشیه است. اگر دایی حاشیههای خود و پرسپولیس را کنترل کند، بدون شک در این تیم موفق خواهد شد.
علی دایی در همان آغاز راهش با برکنار کردن عابدزاده و انتخاب محمد علی یحیوی که سابقه بازی کردن در استقلال را دارد، دشمنان زیادی برای خودش ساخت. البته انتخاب دستیار از اختیارات هر سرمربی است و اعتراضهای عابدزاده، نشان از آماتور بودن او دارد. اما عابدزاده برای خیلیها از جمله بنده، یک اسطوره است و تا ابد در قلب این عده جای خواهد داشت. اما این دلیل نمیشود که حق مسلم دایی در انتخاب همکارانش را نادیده بگیریم. نکته اینجاست که اگر پرسپولیس در دیدار مقابل استقلال (14 بهمن 1388) با اشتباه دروازهبانش شکست بخورد، همه به علی دایی به دلیل انتخاب مربی دروازهبان استقلالی برای پرسپولیس، خرده خواهند گرفت.
با تمام این تفاسیر، معتقدم تنها سد مقابل دایی، سد حاشیه است. اگر دایی حاشیههای خود و پرسپولیس را کنترل کند، بدون شک در این تیم موفق خواهد شد.
۱ نظر:
"باید بگویم مطالب وبلاگ شما بسیار خواندنی و مفید است. در ضمن راهنمای تجاری مشاغل و شرکت های ایرانی را می توانید در آدرس زیر مشاهده نمایید: www.timasearch.com/gate.htm
پاینده و پیروز باشید.
ارسال یک نظر