پنجشنبه، دی ۱۰، ۱۳۸۸

اگر دایی پرسپولیس را نایب قهرمان هم کند، شاهکار کرده است

در روزهایی که نمایندگان اصفهان با خیال راحت در بالای جدول لیگ برتر جا خوش کرده‌اند، مسؤولان باشگاه پرسپولیس در اقدامی عجیب، کرانچار را برکنار کردند و علی دایی را به عنوان سرمربی این تیم انتخاب کردند. پرسپولیس که در حال حاضر با 33 امتیاز و 7 امتیاز اختلاف نسبت به ذوب‌آهن، در رده سوم جدول رده‌بندی قرار دارد، کار بسیار سختی برای کسب مقام قهرمانی و حتی نایب قهرمانی لیگ نهم دارد. اما به اعتقاد من، حبیب کاشانی برای قضاوت در مورد عملکرد کرانچار باید کمی بیشتر صبر می‌کرد. کرانچار از معدود مربیان صاحب سبکی بود که به فوتبال ما آمده بود و مطمئناً در آینده‌ای نزدیک می‌توانستیم شاهد تأثیرات او در روند تیمی پرسپولیس باشیم. اما به هر حال فوتبال ما کرانچار را درست مثل تومیسلاو ایویچ با تصمیمی عجولانه و غیر کارشناسی از دست داد. حالا در این سوی میدان، علی دایی است که باید تیم نسبتاً آماده پرسپولیس را هدایت کند. دایی که همواره چه در زندگی حرفه‌ای و چه در زندگی تجاری‌اش نشان داده به حداقل‌ها قانع نیست، می‌تواند از این ویژگی خود در بالا بردن انگیزه بازیکنان پرسپولیس استفاده کند و روح جنگندگی را به تیم جوان پرسپولیس تزریق کند. البته دایی که در شعور فوتبالی او هیچ شکی نیست، ایراد بزرگی به نام حاشیه دارد که اگر حاشیه‌های او با حاشیه‌های بی شمار موجود در پرسپولیس گره بخورد، شرایط نابسامانی در انتظار او و پرسپولیس خواهد بود.
علی دایی در همان آغاز راهش با برکنار کردن عابدزاده و انتخاب محمد علی یحیوی که سابقه بازی کردن در استقلال را دارد، دشمنان زیادی برای خودش ساخت. البته انتخاب دستیار از اختیارات هر سرمربی است و اعتراض‌های عابدزاده، نشان از آماتور بودن او دارد. اما عابدزاده برای خیلی‌ها از جمله بنده، یک اسطوره است و تا ابد در قلب این عده جای خواهد داشت. اما این دلیل نمی‌شود که حق مسلم دایی در انتخاب همکارانش را نادیده بگیریم. نکته اینجاست که اگر پرسپولیس در دیدار مقابل استقلال (14 بهمن 1388) با اشتباه دروازه‌بانش شکست بخورد، همه به علی دایی به دلیل انتخاب مربی دروازه‌بان استقلالی برای پرسپولیس، خرده خواهند گرفت.
با تمام این تفاسیر، معتقدم تنها سد مقابل دایی، سد حاشیه است. اگر دایی حاشیه‌های خود و پرسپولیس را کنترل کند، بدون شک در این تیم موفق خواهد شد.

خدایا یه کاری کن که هفته آینده مقابل سنگاپور نبازیم!

در روزهایی که فوتبال ملی ایران روز به روز افت می‌کند، تیم ملی کشورمان با شکست مقابل مالی برای سومین بار در تاریخ، در سه دیدار پیاپی مغلوب حریفان خود شد. شکست 1-0 مقابل اردن (رتبه در رنکینگ فیفا: 111)، 3-2 مقابل قطر (رتبه در رنکینگ فیفا: 86) و 2-1 مقابل مالی (رتبه در رنکینگ فیفا: 47). دو بار دیگر که ایران سه شکست پیاپی را پذیرفته بود، عبارتند از:

ایران1 – پرو4 (جام جهانی 1978 آرژانتین – 21 خرداد 1357 – کوردوبا)
ایران0 – شوروی1 (دوستانه – 15 شهریور 1357 – تهران)
ایران0 – شوروی2 (دوستانه – 31 شهریور 1358 – تهران)
ایران1 – شوروی3 (دوستانه – 3 مهر 1358 – تهران)
و
ایران0 – کویت1 {دوستانه (جام صلح و دوستی) – 21 آبان 1368 – کویت}
ایران0 – لهستان2 (دوستانه – 13 آبان 1368 – تهران)
ایران0 – لهستان1 (دوستانه – 15 آبان 1368 – تهران)

در واقع اگر تیم ملی دیدار آینده‌اش مقابل کره‌شمالی (رتبه در رنکینگ فیفا: 86 - برابر با قطر) را نیز واگذار کند، با بدترین رکورد خود برابری خواهد کرد، با این تفاوت که شکست‌های اخیر مقابل تیم‌هایی بوده‌اند که اصولاً صاحب سبک در فوتبال نیستند!

نقش قطبی در تیم ملی:
در میان انتقادات، تیغ انتقاد مطبوعات بیش از همه به سمت افشین قطبی نشانه گرفته شده است. قطبی در 14 دیداری که تاکنون سرمربی تیم ملی بوده است، 3 برد، 6 تساوی و 5 باخت داشته است، که این نتایج و کسب تنها 36 درصد از 42 امتیاز ممکن، او را در بین 37 سرمربی تاریخ فوتیال ایران در رتبه 30 قرار داده است!
تنها نکته مثبت عملکرد قطبی در تیم ملی جوانگرایی او بوده است. جوانانی نظیر میلاد زنیدپور (23 ساله)، کریم انصاریفرد (19 ساله)، احسان حاج صفی (19 ساله)، میلاد میداوودی (24 ساله) و امیرحسین فشنگچی (19 ساله) که همگی از بازیکنان آینده‌دار فوتبال ایران محسوب می‌شوند، این روزها با اعتماد قطبی در تیم ملی تجربه کسب می‌کنند که این موضوع می‌تواند در آینده به نفع فوتبال ملی ما باشد.
اما جدای از جوانگرایی، قطبی هیچ بار فنی و تاکتیکی خاصی برای تیم ملی نداشته است. سردرگمی بازیکنان و تکیه بر خلاقیت‌های فردی، همانند گذشته مشخص ترین ویژگی بازی‌های تیم ملی است. تیمی که بنابر ادعای قطبی در تمام طول نیمه دوم بازی مقابل قطر سوار بر بازی بود، تنها یک بار به گل رسید که آن هم روی یک کرنر برگشتی با شوت خوب احسان حاج صفی به دست آمد! مقابل مالی هم در حالی که بدون احتساب وقت‌های تلف شده، 60 دقیقه برای دست یابی به تساوی وقت داشتیم، نتوانستیم به گل برسیم. این‌ها مشکلاتی است که قطبی باید حلالش باشد، نه بازیکنان.

نقش فدراسیون:
فدراسیون فوتبال ما این روزها، بیش از آنکه به فکر تیم ملی باشد، گرفتار منشور اخلاقی و مذهبی کردن فوتبال است! به بهانه بازی‌های دوستانه تیم ملی لیگ را تعطیل می‌کنند، آن وقت انتظار دارند از دل این لیگ بازیکن آماده بیرون بیاید. اگر بازی‌های تیم ملی در روزهای مختص به بازی‌های ملی در دنیا برگزار می‌شد، جای هیچگونه اعتراضی نبود. اما فدراسیون ما بازی‌ها را هر وقت که جور بشود برگزار می‌کند! لیگ در طول سال به طور مداوم قطع و وصل می‌شود. یک بار برای 21 رمضان، یک بار به بهانه تعطیلات نیم فصل آن هم در هفته 16! و حالاهم برای بازی‌های دوستانه تیم ملی. مطمئن باشید، بازی‌ها حوالی نوروز دوباره تق و لق خواهد! در این بین بازیکنان حاضر در لیگ هیچگاه بدنشان به بازی‌ها عادت نمی‌کند و همیشه از شرایط آرمانی خود دور هستند.

×××

در شرایط کنونی، انتظار برد تیم ملی در دیدار روز چهارشنبه آینده‌اش (16 دی 1388) مقابل سنگاپور (مقدماتی جام ملت‌های آسیا) هم انتظاری خوش بینانه است! به خاطر داشته باشید که سال گذشته (25 دی 1387) تیم ملی با هدایت علی دایی 6-0 سنگاپور (مجید غلام‌نژاد43، کریم باقری52، غلامرضا رضایی55، مازیار زارع79، محمد نوری82 و 83) را در تهران شکست داد. این را هم به یاد داشته باشید که تیم ملی با هدایت افشین قطبی در 14 دیدار گذشته 13 گل زده و هیچگاه بیش از 2 گل در یک دیدار به ثمر نرسانده است!

پنجشنبه، آذر ۲۶، ۱۳۸۸

قهرمان سازی یا قهرمان سوزی؟

یکی از مشخصات بد ما ایرانیان خصلت زیر آب زنی و عدم پذیرش برتر بودن دیگران است. این خصلت از همان دوران مدرسه قابل مشاهده است. جایی که شاگرد اول‌ها همیشه منفور هستند. در محیط کار هم آن کسی که بیشتر کار می‌کند معمولاً زودتر مورد غضب همکاران و به تبع آن رؤسای خود قرار می‌گیرد. اوج این مشکل را می‌توانیم در جامعه ورزش‌مان نیز ببینیم. زمانی که علی دایی در دوران بازیگریش، نه تنها در سطح آسیا بلکه در سطح دنیا برای ایران افتخار آفرینی می‌کرد، ما در کشور خودمان او را زیر بار کنایه‌ها و طعنه‌هایمان له کرده بودیم. علی دایی به عنوان تنها بازیکنی که در سطح ملی بیش از 100 گل زده است (دایی در 149 دیدار ملی، 102 گل زده است – میانگین هر 131 دقیقه یک گل)، تا مدت‌ها نفر اول دنیا خواهد بود. اما به محض این که از دوران اوجش فاصله گرفت، چنان توسط ما و مطبوعات له شد که در نوع خود مثال زدنی بود! این در حالی است که پس از خداحافظی دایی، میانگین گل زده تیم ملی ایران به شدت افت کرد. اگر باور ندارید به این آمار دقت کنید:
تیم ایران در طول 13 سال دوران فعالیت علی دایی در تیم ملی، از 16 خرداد 1372 تا 31 خرداد 1385، در 187 دیداری که انجام داد 404 بار به گل رسید (میانگین 2.2 گل در هر بازی) و در 55 درصد بازی‌هایی که انجام داد به پیروزی رسید. این آمار در 61 دیداری که پس از حذف دایی از تیم ملی انجام شده است به 90 گل در 61 بازی (1.5 گل در هر بازی) و پیروزی در 51 درصد بازی‌ها تقلیل یافته است.

دایی پس از خداحافظی از تیم ملی در سایپا به عنوان بازیکن مربی بار دیگر به موفقیت رسید و با به ثمر رساندن 10 گل، با تیم سایپا قهرمان لیگ برتر ایران شد. درست در همان موقع با انتخاب بسیار زودهنگام دایی به عنوان سرمربی تیم ملی، مهره‌ای بسیار ارزشمند برای سرمربیگری تیم ملی را سوزاندیم تا جایی که دایی از فروردین 1388 تاکنون در عرصه فوتبال ایران حضور ندارد و بعید است که به این زودی‌ها به فوتبال (ملی) بازگردد.

در مورد حسین رضازاده نیز با اقدامی مشابه یک مهره ورزشی دیگر را سوزاندیم. من کاری به جهت گیری‌های سیاسی رضازاده ندارم. چرا که معتقدم او در عرصه سیاست، هیچ محلی از اعراب ندارد! اما رضازاده کسی بود که باعث افتخار همه ما ایرانیان در دنیا بود. رکورددار وزنه‌برداری دنیا و قهرمان المپیک. اما او را نیز زود خرج کردیم. رضازاده که خود در المپیک پکن، به دلیل دوپینگ ترجیح داد خود را به مصدومیت بزند؛ از آن تجربه تلخ درس نگرفت و در حالی که بسیار جوان‌تر و ناپخته‌تر از آن بود که سرمربی تیم ملی شود، به غلط سرمربی شد تا با ارتکاب اشتباه بزرگش در تجویز دارو به وزنه‌برداران، برای ابد او را از دست بدهیم. او مجبور شد مواد نیروزا به شاگردانش بدهد، چون هیچ بار فنی‌ای در چنته‌اش برای آنان نداشت و آبرویش در خطر بود. این اشتباه مهلک او در پی موضع‌گیری‌های سیاسی خلاف افکار عمومی‌اش دست به دست هم داد تا مورد آماج حمله‌ مردم و مطبوعات قرار بگیرد. اما این بی انصافی است که قهرمانی‌های او و عدم پذیرش اغوا کننده فدراسیون وزنه‌برداری ترکیه به او را (پس از قهرمانی در المپیک آتن) نادیده بگیریم و تنها به او بتازیم.

درخواست به جای قطبی و واکنش نابجای ما

افشین قطبی. نامی که تا همین چند سال پیش توجه هیچ کس را جلب نمی‌کرد. اما حالا او در رأس تیم ملی فوتبال نشسته است. من حتی در دوران طلایی قطبی در پرسپولیس، منتقد او بوده‌ام و همواره تأکید داشته‌ام که قطبی فرد بسیار محترم و آنالیزور بسیار خوبی است اما سرمربی خوبی نیست. با تمام این اوصاف، قطبی حرفی زده است که در نهایت بی‌مهری مطبوعات، به تمسخر گرفته شده است. حرف قطبی این بوده است که تیم ملی هواپیمای اختصاصی می‌خواهد. در روزگاری که حتی باشگاه‌های فوتبال هواپیمای اختصاصی دارند، داشتن هواپیمای اختصاصی برای تیم ملی چندان غیر منطقی نیست. در واقع واکنش منفی ما به این نظر قطبی، بیانگر عدم حرفه‌ای بودن فوتبالی است که ادعای حرفه‌ای بودنش را داریم. بر خلاف بسیاری از ادعاهای نابجای قطبی راجع به بین‌المللی بودن تیمش و بین‌المللی بازی کردن تیم ملی، این بار قطبی درست می‌گوید و این ما هستیم که به رسم رایج این روزهای جامعه‌مان، به جای تحسین کردن فکر درست، فقط به آن خرده می‌گیریم.

فوتبال سیاسی

دیدار برگشت پرسپولیس و استقلال روز چهارشنبه 14 بهمن ساعت 14 برگزار خواهد شد! خنده‌دار است! پر تماشاگرترین واقعه ورزشی ایران را در کم تماشاگرترین زمان ممکن برگزار می‌کنند! این نتیجه مدیریت سیاسی ورزش ماست که سود ورزش فدای فضای امنیتی کشور می‌شود! اما در واقع بهای آن را خود مردم می‌پردازند. چرا که پرسپولیس و استقلال همیشه دستشان مقابل سازمان تربیت بدنی دراز است و این سازمان هم پول بیت المال را به پای این دو تیم می‌ریزد!

ویاگرا و فوتبال

انجمن فوتبال انگلیس شایعه تجویز قرص ویاگرا به بازیکنان تیم ملی فوتبال این کشور را رد کرد! پیش از این شایعه شده بود که برای مقابله با ضعف ناشی از ارتفاع از سطح دریای آفریقای جنوبی، بازیکنان تیم ملی فوتبال انگلیس در جام جهانی ویاگرا مصرف خواهند کرد تا حجم ریه‌های خود را افزایش دهند!
منبع: بی بی سی

چهارشنبه، آذر ۱۱، ۱۳۸۸

نیمی از لیگ نهم به نام اصفهان و علی کریمی

شادی هادی عقیلی (سپاهان) پس از گل زنی به پرسپولیس - عکس از خبرگزاری مهر


نیم فصل دوم نهمین دوره لیگ برتر ایران از فردا پنج‌شنبه 12 آذر با دیدار استیل‌آذین با پاس در تهران آغاز خواهد شد.

اگر از شگفتی سازی دو تیم پیکان و مقاومت صرفنظر کنیم، 5 تیم از 7 تیمی که در ابتدای فصل آن‌ها را در بین 7 تیم بالای جدول پیش‌بینی کرده بودم، در بین 7 تیم بالای جدول حضور دارند. سپاهان، ذوبآهن، استقلال تهران، پرسپولیس و استیل‌اذین 5 تیمی هستند در بین 7 تیم بالای جدول جای دارند و به جای مس و فولاد که هر دو دور از انتظار ظاهر شده‌اند، پیکان و مقاومت با درخششی قابل توجه در رتبه‌های سوم و پنجم جدول ایستاده‌اند.

امیر قلعه‌نوعی - عکس از خبرگزاری مهر

در نیم فصل اول دو نماینده اصفهان مانند سال‌های گذشته پر قدرت ظاهر شدند و در رقابتی تنگاتنگ با یکدیگر، بالای جدول را مزین به لهجه اصفهانی کردند. قهرمانی سپاهان در نیم فصل لیگ نهم از همان ابتدا هم قابل پیش‌بینی بود، چرا که سپاهان صاحب مدیرت باتجربه، کادر فنی با درایت، بازیکنان در سطح بالا و تماشاگرانی با تعصب است. تنها نکته تاریک عملکرد سپاهان واگذار کردن 14 امتیاز بازی‌های خارج از خانه به حریفان خود در نیم فصل اول بود. سپاهان که در حال حاضر و در تاریخ نه دوره لیگ برتر ایران پس از استقلال تهران، پرسپولیس و ذوب‌آهن با 401 امتیاز از 253 دیدار برگزار کرده در رتبه چهارم قرار دارد، خیلی امیدوار است که بار دیگر قهرمانی دومین دوره لیگ برتر (سال 82-1381) را تکرار کند. در حال حاضر و در عین نزدیکی سپاهان و ذوب‌آهن در جدول رده‌بندی، سپاهان صاحب بهترین خط حمله، بهترین خط دفاع و بیشترین برد است. ضمن این که سپاهان بهترین نتایج را در دیدارهای خانگی نیز به دست آورده است.

تیم فوتبال ذوب‌آهن اصفهان - عکس از خبرگزاری مهر


از سوی دیگر ذوب‌آهن هم با مدیریتی قوی و کادر فنی باهوش خود توانسته تا اینجای فصل پا به پای همشهریان طلایی‌پوشش گام بر دارد و تنها با 1 امتیاز اختلاف (33 امتیاز) نسبت به سپاهان در جایگاه دوم ایستاده است. اختلاف 5 امتیازی ذوب‌آهن با پیکان، تیم سوم جدول، باعث شده تا دست کم در چند هفته آینده شاهد صدرنشینی این دو نماینده دیار نصف جهان باشیم. ذوب‌آهن با پذیرش تنها 2 شکست، کم‌ترین باخت را در نیم فصل اول داشته است.

تیم فوتبال استقلال تهران - عکس از باشگاه استقلال


استقلال تهران که شروعی دلپذیر را تجربه می‌کرد ناگهان از هفته یازدهم و با پذیرش شکست مقابل همنام اهوازی‌اش (که در آن زمان در رتبه پانزدهم جدول بود)، وارد یک بحران شد و با از دست دادن 16 امتیاز در هفت هفته، ضمن از دست دادن صدرنشینی تا رده چهارم جدول هم سقوط کرد. مرفاوی سرمربی آبی‌پوشان تهرانی این روزها بیشتر درگیر حواشی حمایت هواداران تیمش از امیر قلعه‌نوعی است و به کلی تمرکز خود را از دست داده است. شاید دیدار برگشت استقلال تهران مقابل سپاهان در هفته 18 که روز شنبه 14 آذر در اصفهان برگزار خواهد شد، آخرین روز سرمربیگری مرفاوی در استقلال باشد.

صمد مرفاوی - عکس از خبرگزاری مهر


تیم فوتبال پرسپولیس - عکس از باشگاه پرسپولیس


پرسپولیس که بدون شک پرحاشیه‌ترین تیم لیگ نهم بوده است، تا اینجای کار علی‌رغم از دست دادن امتیازهای مفت فاصله‌اش را با سایر مدعیان (به جز سپاهان و ذوب‌آهن) در حد قابل جبرانی نگه داشته است. پرسپولیس امسال آنجایی ضربه خورد که با آزمودن آزموده بار دیگر عباس انصاریفرد را به عنوان مدیر عامل تیم معرفی کرد. با بی هنری انصاریفرد، مهره‌هایی چون کریمی و نیکبخت که هر کدام برای موفقیت یک تیم کافی هستند، از تیم رفتند تا پرسپولیس بیشترین ضربه بخورد. پس از برکناری انصاریفرد، تلاش‌های حبیب کاشانی هم برای بازگرداندن این دوبازیکن راه با جایی نبرد و حالا پرسپولیس مانده است و هواداران ناراضی‌اش! در شرایط کنونی پرسپولیس باید خیلی تلاش کند تا اقلاً در انتهای فصل بین چهار تیم بالای جدول قرار گیرد.

تیم فوتبال استیل‌آذین - عکس از باشگاه پرسپولیس


استیل‌آذین تیم متمول لیگ نهم با جذب بازیکنان اسمی قدم در راه کشاورز دهه هفتاد گذاشت و درست مانند این تیم از نابرابر بودن بازیکنانش ضربه خورد. حضور علی کریمی، حسین کعبی، حامد کاویانپور، امیر شاپورزاده و فریدون زندی در کنار بازیکنانی که تجربه آنچنانی در لیگ برتر نداشتند، ناهنجاری ملموسی در روند این تیم به وجود آورد. حالا به این جمع باید نام علیرضا واحدی نیکبخت را هم اضافه کنیم که در نیم فصل به جمع استیل‌آذینی‌ها پیوسته است! البته در این بین حساب علی کریمی از سایر بازیکنان جداست. کریمی با درخشش خیره کننده خود، ضمن به ثمر رساندن 10 گل، چندین پاس گل هم به هم تیمی‌هایش داد تا مؤثرترین بازیکن لیگ نهم در نیم فصل اول باشد.

علی کریمی در حال پرتاب کردن پیراهن استیل‌آذین پس از اخراج مقابل پرسپولیس- عکس از خبرگزاری ایسنا


با توجه به شرایط کنونی تیم‌ها به احتمال بسیار زیاد، جام قهرمانی امسال به اصفهان خواهد رفت که به نظرم شانس سپاهان برای قهرمانی بیشتر از ذوب‌آهن است و شاید ذوب‌آهن به سومین نایب قهرمانی خود در نه دوره لیگ برتر دست یابد.


ذوب‌آهن اصفهان - عکس از خبرگزاری مهر


در انتهای جدول هم، هشت تیم در رقابتی تنگاتنگ برای عدم سقوط به لیگ آزادگان هستند. ابومسلم، فولاد، پاس، شاهین، راه‌آهن، مس، سایپا و صبا تیم‌هایی هستند که همگی خطر سقوط را حس می‌کنند. البته سه تیم ابومسلم، فولاد و پاس که هنوز در حسرت اولین برد خارج از خانه خود هستند، شرایط وخیم‌تری نسبت به بقیه تیم‌ها دارند.

به هر حال اگر بخواهیم نیم فصل اول لیگ را در چند نام خلاصه کنیم شاید کلمات زیر کافی باشند:

کریم باقری - عکس از باشگاه پرسپولیس


علی کریمی، امیر قلعه‌نوعی، محمدرضا خلعتبری، خسرو حیدری، سید مهدی رحمتی، کریم باقری، کریم انصاریفرد، میلاد میداوودی، کرانچار، صمد مرفاوی، منصور ابراهیم‌زاده و مثل همیشه محمد مایلی کهن!